نوشته شده توسط : ali
نوشتن و ارائه رزومه یکی از راه‌های مفید برای بیان توانایی‌های خود جهت کسب یک شغل است و ازاین‌جهت چگونگی نوشتن یک رزومه نیز به‌خودی‌خود تأثیر شگرفی در مخاطب شما می‌گذارد....

 نوشتن و ارائه رزومه یکی از راه‌های مفید برای بیان توانایی‌های خود جهت کسب یک شغل است و ازاین‌جهت چگونگی نوشتن یک رزومه نیز به‌خودی‌خود تأثیر شگرفی در مخاطب شما می‌گذارد لذا ازاین‌جهت یکی از مدیران شرکت گوگل که خود به‌تنهایی 20000 رزومه را در هفته بررسی می‌کند چند نکته را جهت بهبود رزومه به شما پیشنهاد می‌دهد که در صورت استفاده از این نکات و جلوگیری از اشتباه، رزومه شما هر چه بیشتر تأثیرگذارتر می‌شود.

یک – از غلط املایی اجتناب کنید

یکی از اشتباهات مرگبار در نوشتن رزومه داشتن غلط املایی است و خواننده رزومه شما زمانی که متوجه غلط املایی یا دستوری و نگارشی در رزومه شما شود آن را حمل بر بی‌کیفیتی شما می‌گذارد و شمارا بدون شک فردی بی‌خیال می‌پندارد که در آینده از کنار مسئولیت‌های خود شانه خالی می‌کنید؛ پس تا حد امکان رزومه خود را چند بار بخوانید و یا آن را برای بررسی بیشتر به شخص دیگری بدهید تا از عدم وجود غلط‌های املایی در آن مطمئن شوید. همچنین اگر از مایکروسافت وُرد برای تایپ رزومه استفاده می‌کنید افزونه فارسی ویراستیار می‌تواند بسیار مفید باشد.

دو – خلاصه بنویسید

نوشتن رزومه‌های طولانی و بلند باعث انصراف خواننده از ادامه خواندن آن می‌شود و این موضوع باعث می‌شود که شما فرصت شغلی خود را از دست بدهید پس پیشنهاد ما به شما این است که تا می‌توانید صرفاً اطلاعات مفید را درون رزومه خود قرار دهید و از گفتن جزییات بپرهیزید، اگر شما بتوانید هر 10 سال تجربه را صرفاً در یک صفحه بنویسید می‌شود گفت که اصل خلاصه‌نویسی را رعایت کرده‌اید و اینکه شما بایستی نهایتاً رزومه خود را در 2 صفحه جمع‌وجور کنید تا حوصله خواننده سر نرود. اگر شما بتوانید رزومه خود را در 2 صفحه خلاصه کنید این پیام را به مخاطب خود می‌رسانید که می‌توانید کارهای خود را اولویت‌بندی کنید و کارهای خود را بدون انجام مسائل اضافه به سرانجام برسانید.

سه – از قالب‌های پیچیده دوری کنید

بسیاری از افراد گمان می‌کنند که نوشتن رزومه در قالب‌های پیچیده باعث جذاب شدن رزومه می‌شود ولی بایستی به این افراد گفت که آن‌ها سخت در اشتباه هستند و هر چه ساده‌تر و تمیزتر رزومه خود را بنویسند می‌توانند تأثیر بیشتری بر روی مخاطب خود بگذارند. پس توصیه ما استفاده از فونت مناسب با اندازه مناسب و رنگ مشکی بر روی صفحه سفید است و همچنین ما به شما توصیه می‌کنیم که اطلاعات شخصی خود را بالای تمام صفحات رزومه به‌صورت تمیز و ساده بنویسید.

چهار – اطلاعات محرمانه را بیان نکنید

شاید جالب باشد که بدانید بسیاری از افراد با نوشتن برخی از مسائل محرمانه کاری سعی بر اعتباربخشی به رزومه خود دارند ولی آن‌ها از این نکته غافل‌اند که این کار باعث عدم اعتماد شرکت آتی از آن‌ها خواهد شد. اگر شما به‌طور مثال در رزومه خود بگویید که در کار قبلی خود برخی از فلان کارهای مهم و محرمانه را انجام می‌دادید نه‌تنها اعتبار خود را افزایش نداده‌اید بلکه اعتبار خود را نیز کاهش داده‌اید زیرا شرکت‌های بزرگ از این می‌ترسند که شما در صورت استخدام رازهای تجاری آن‌ها را نیز برملا کنید.

پنج – دروغ نگویید

شاید بسیاری باشند که برای پر ملات کردن رزومه خود دست به دروغ گفتن بزنند و یا اندکی درباره واقعیات اغراق کنند. اما نکته مهم این است که این دروغ‌ها در صورت برملا شدن باعث از دست رفتن اعتبار شما می‌شود و اگر هم در صورت گفتن واقعیت شانسی داشته باشید با گفتن دروغ آن شانس از شما گرفته می‌شود و بدون در نظر گرفتن بقیه توانایی‌های شما صرفاً به خاطر دروغ گفتن از کار برکنار می‌شوید.
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2664
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
تصمیمات باکیفیت و سریع بهره‌وری سازمان را بالا می‌برند. مدیرعاملان علاوه بر اینکه خودشان تصمیمات مناسبی می‌گیرند باید توانایی تصمیم‌گیری تیمشان را نیز پرورش دهند.

به تصمیماتی که استراتژی سازمانی را تقویت می‌کنند سرعت بخشند، و خود و تیشمان را برای گرفتن تصمیمات مهم و سرنوشت‌ساز آماده کنند.

در اینجا به 10 مرحله که مدیرعاملان می‌توانند از طریق آنها تصمیمات بهتری در سازمان خود بگیرند، اشاره شده است:

1) هر تصمیمی را نگیرید.
تنها مدیرعاملان بی‌تجربه هر تصمیمی – حتی تصمیمات کوچک – را خودشان می‌گیرند. مدیرعاملان باید درباره‌ی استراتژی، تخصیص منابع و استخدامها و اخراجهایی که تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای روی روند کسب‌وکار دارند، تصمیم‌گیری کنند. به افرادتان اعتماد کنید. اگر آنها از تخصص و اختیار عمل کافی برای گرفتن تصمیمی برخوردار هستند، اجازه ندهید که هر تصمیمی را به عهده‌ی شما بگذارند.

2) چشم‌اندازتان را در مسیر استعداد کارمندانتان قرار دهید.
 زمانی که مدیران شما برای بحث درباره‌ی گرفتن تصمیمی نزد شما می‌آیند، از آنها بخواهید موقعیت خودشان را در آن مورد خاص به وضوح مشخص کنند. اگر شما افرادتان را درست استخدام کرده باشید، آنها در حوزه‌ی تخصصی خود از شما باهوش‌تر خواهند بود. بنابراین برای اینکه بهترین تصمیمات را بگیرید، تخصص خود و چشم‌اندازی را که برای کسب‌وکارتان در نظر دارید با هوش و استعداد آنها هم‌مسیر کنید.

3) سریع اقدام کنید.
 مدیرعاملان بزرگ قادر هستند با اطلاعات ناقصی که در دست دارند اقدام به تصمیم‌گیری کنند. این مدیران می‌دانند که اگر قرار باشد صبر کنند تا اطلاعاتشان تکمیل شود و پس از آن تصمیم‌گیری کنند، لحظات باارزشی را از دست خواهند داد.

4) تصمیمات بد را به سرعت تغییردهید.
اعتراف به شکست سخت است اما مقاومت کردن در برابر تغییر دادن تصمیمات بد خطرناک است. برای حفظ کارآیی تیمتان، قبل از آنکه دیر شود تصمیمات بد را تغییر دهید.

5) یک وکیل مدافع شیطان تعیین کنید.
به فردی که علی‌رغم میل باطنی خود در سِمتی قرار می‌گیرد، در اصطلاح وکیل مدافع شیطان گفته می‌شود. تصمیمات بزرگ کسب‌وکاری مانند اکتسابات و ادغامها غیرقابل‌بازگشت هستند و به همین دلیل درصد ریسک بالایی دارند. در این مواقع یکی از نیروهای زبده‌ی خود را مأمور کنید تا تحلیلی همه‌جانبه از اوضاع داشته باشد و نتایج بررسی‌های خود را به شما گزارش دهد. این کار کیفیت تصمیم شما را به شکل قابل‌ملاحظه‌ای بالا می‌برد.

6) تصمیمتان را به تیمتان بگویید.
زمانی که افراد سازمان درباره‌ی تصمیمات شما از طریق یکدیگر مطلع شوند، احتمال پخش شایعه بالا می‌رود. برای جلوگیری از این اتفاق، جزئیات تصمیمات مهمتان را مستقیماً به افرادی که فکر می‌کنید لازم است در جریان امور باشند، توضیح دهید.

7) دلایل تصمیمتان را به تیمتان بگویید.
افراد باهوش و بااستعداد تیم شما علاوه بر تصمیمات، می‌خواهند دلایل گرفتن آنها را نیز بدانند. چرا باید دلایل تصمیماتتان را از افراد تیمتان پنهان کنید؟ با توضیح درباره‌ی اینکه چرا تصمیم خاصی را گرفته‌اید، به اعضای تیمتان کمک می‌کنید که راحت‌تر با تغییر کنار بیایند و سریع‌تر مسیرشان را عوض کنند.

8) از افرادتان حمایت کنید مگر اینکه مسیرشان به کلی اشتباه باشد.
اگر یکی از افرادتان برای حل مشکلی راه‌حلی پیشنهاد می‌کند و شما نیز با آن موافقت می‌کنید باید در صورت موفقیت از او قدردانی کنید و در صورت شکست از او حمایت کنید. البته شما به عنوان مدیر در مواقعی تصمیماتی می‌گیرید که برخلاف نظر تمام اعضای تیم است. در اینجه به مورد هفتم برمی‌گردیم یعنی اینکه در چنین مواقعی دلایل تصمیم خود را برای اعضای تیمتان شرح دهید.

9) خیلی هم در مقابل افرادتان قدرت‌نمایی نکنید.
همانطور که گفته شد، در برخی موارد لازم است که مدیر قدرت خود در تصمیم‌گیری را به افرادش نشان دهد اما اگر معمولاً بین تصمیمات شما و افرادتان مغایرت شدیدی وجود دارد حتماً یک جای کار می‌لنگد. در چنین مواردی رسیدن به تعادل در تصمیم‌گیری بهترین روش است. اگر تصمیمی خیلی حساس نیست یا برای آن فوریت زمانی وجود ندارد، سعی کنید با اعضای تیمتان به اجماع برسید.

10) برنامه‌ای رسمی برای پیگیری داشته باشید.
بهترین راه برای اینکه بدانید تصمیمتان درست بوده است این است که یک برنامه‌ی پیگیری را به صورت رسمی طراحی و در سازمانتان اجرا کنید. تصمیمات استراتژیک باید به صورت منظم و دوره‌ای به وسیله‌ی معیارهای کلیدی و عملکرد کلی مورد بازبینی قرار گیرند. اگر چنین برنامه‌ای در سازمان وجود نداشته باشد نمی‌توان از تصمیمات گذشته برای آینده درس گرفت. با چنین برنامه‌ای است که سازمان می‌تواند توانایی تصمیم‌گیری خود را افزایش دهد.

گرفتن تصمیمات بی‌عیب و نقص تقریباً غیرممکن است اما این 10 مرحله به شما کمک می‌کنند تصمیمات بهتری بگیرید و بهره‌وری سازمانی خود را به شکل قابل‌توجهی بالا ببرید.

مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2491
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
 
 
موقعیت های شغلی مرتبط با حوزه های پزشکی و درمانی مانند متخصص زنان، پرستاری، متخص بیهوشی و روانپزشکی در صدر شغل هایی قرار می گیرند که بهترین میزان حقوق را برای زنان دارند.

با وجود اینکه بازار کار بخش های مختلف  برخی صنایع و مشاغل همچنان در اختیار مردان است با این حال تعداد زیادی از شغل ها وجود دارد که در ان ها نه تنها زنان بخش زیادی از نیروی کار را تشکیل می دهند بلکه درآمدهای خوبی نیز در این حرفه ها و مشاغل دارند.

در جدیدترین مطالعه ای که موسسه PayScale بر روی مشافل مختلف انجام داده است، تمرکز ان بر روی موقعیت های شغلی بوده است که حداقل 40 تا 45 درصد از نیروی کاری ان ها را زنان تشکیل می دهندناتیج این مطالعه نشان می دهد که موقعیت های شغلی مرتبط با حوزه های پزشکی و درمانی مانند متخصص زنان، پرستاری، متخص بیهوشی و روانپزشکی در صدر شغل هایی قرار می گیرند که بهترین میزان قوق را برای زنان دارند.

حوزه پزشکی و خدمات درمانی از لحاط میزان درامد و حقوق هم برای مردان و هم برای زنان مفید و پربازده است. علاوه براین پیش بینی ها نشان می دهد که حوزه پزشکی و خدمات درمانی نه تنها در حال حاضر بسیار پربازده است بلکه در آینده نیز رشد و توسعه بیشتری خواهد داشت و افراد بیشتری به ویژه زنان می توانند در آن حضوری مثبت و مفید داشته باشند.

بعد از حوزه خدمات بهداشتی و درمانی موقعیت های کاری در زمینه های هنر و طراحی نیز میزان حقوق دریافتی نسبتا خوبی را برای نیزوی کاری زنان دارد.

در ادامه لیستی از پردرآمدترین فرصت های شغلی را برای زنان در کنار متوسط حقوق دریافتی آن ها را مشاهده می کنید.

 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2607
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
 
 
بیشتر مردم تمایلی به انجام دادن کارهای سخت که فروش را ساده می‌کنند، ندارند....

1. تفکر: فروش در ذهن شماست

طرز فکر شما که رویکرد فروش شما را شکل می‌دهد، بیشتر از هر بخش فرایند فروش تعیین کننده‌ی پیامد فروش است. چهارچوب ذهنی و طرز فکر دوستانه، متبسم، مشتاق، با اعتماد، مثبت، خوداتکا، مهربان و آماده بدون تشویش همه در ذهن شماست که به جیب شما ختم می‌شود.

احتمالا بارها با این تفکرات وارد مکالمات فروش شده‌اید که «این یک قرار ملاقات خوب نیست، این فروش احتمالا صورت نمی‌گیرد.» یا حالت برعکس با خود فکر می‌کنید «او یک مشتری بالقوه‌ی خوب است. آنان به کالای من نیاز دارند. کالای مرا دوست دارند و مرا نیز دوست دارند. در این حالت حتما فروش روی می‌دهد

تفکر درباره‌ی آنچه می‌خواهید، به خودباوری شما بستگی دارد و خودباوری شما بر مبنای آمادگی شماست. داشتن آمادگی کامل بر اساس خواسته‌های مشتریان نوعی اطمینان به خود ایجاد می‌کند.

اقدام: پیش از قرار ملاقات بعدی خود بنویسید که چه چیز خوبی روی می أهد، چه انتظاری دارید که پیامد مثبت وجود داشته باشد و در پایان مکالمه بنویسید که چه کاری می‌توانستید برای بهتر کردن آن انجام دهید.

 2. باور: یک سیستم اعتقادی سه بخشی ایجاد کنید که نفوذناپذیر باشد

خودتان، محصول و شرکت فعال در آن را باور داشته باشید وگرنه فروش نخواهید کرد. سیستم اعتقادی شما تعیین کننده‌ی سرنوشت شماست؛ نه فقط در فرایند فروش، بلکه در حرفه شما.

اغلب شنیده‌اید که نخستین چیزی که به فروش می‌رود، خود فروشنده است و این که مشتری شما را پیش از خدمت، محصول و شرکت شما می‌خرد. برای اینکه چنین مسئله‌ای روی دهد باید خودتان را باور داشته باشید. این خودباوری در شور و هیجان هنگام عرضه، زمانی که در تلاش برای انتقال پیام خود، متعهد کردن مشتری و وادار کردن او برای خرید از خود هستید، آشکار خواهد شد. این خودباوری در اشتیاق و اعتمادبه‌نفس شما نمایان خواهد شد.

اقدام: 3 پرسش را با چرا بنویسید. چرا شرکتم را باور دارم؟ چرا محصول و خدماتم را باورد دارم؟ چرا خودم را باور دارم؟

برای اینکه در باورها تخصص پیدا کنید، هر بار که مشتری را ملاقات می‌کنید از او بپرسید که چرا شما، محصول و شرکت شما را باور دارد و در ادامه بپرسید دلیل خریدش از شما چیست؟

 3. تعهد: یک رابطه یا تعهد شخصی را توسعه دهید یا اینکه گفتگوی فروش (خرید) را شروع نکنید

از اصل یادگیری پیشاپیش استفاده کنید. مشتری بالقوه‌ای که به گفته های شما علاقه مند می‌باشد را به چنگ آورید و بگذارید به شما وفادار باقی بماند.

با پرسیدن آنان را درگیر کنید. تلاش کنید در آنان تبسم ایجاد کنید، دوستی ایجاد کنید تا حدودی تماس برقرار کنید و اگر همه‌ی این ها امکان پذیر است، رابطه ایجاد کنید. مشتری از همان لحظه‌ای که وارد می‌شود و فرایند فروش را شروع می‌کنید، درباره شما قضاوت می‌کند. یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: « وقتی تمام امور برابرند، مردم دوست دارند از دوستان خرید کنند. وقتی تمام امور نابرابرند، باز هم دوست دارند از دوستان خرید کنند».

در یک فضای آرام تعهد و تماس در میان افراد به صورت دوستانه برقرار می‌شود. شما نمی‌توانید مشخص کنید که طرف دیگر چگونه دوستانه رفتار خواهد کرد، اما 100 درصد روی خودتان کنترل دارید.

اقدام: درباره آخرین فروش‌های خود فکر کنید. بنویسید که چطور آن فروش‌ةا شروع شدند. آیا دوستانه بودند؟ آیا هنگام شروع جلسه ‌ی فروش، احساس راحتی داشتید؟ هر تماس تلفنی یا تماس فروش را با گفتکوی غیر رسمی اما معنی‌دار شروع کنید.

4. کشف: مردم برای نیازهای خود خرید می‌کنند، نه نیازهای شما

نخست نیازهای آنان را پیدا کنیدعلت خرید مردم بسیار ارزشمندتر از «نحوه‌ی خرید آنان است». «آنچه قصد فروش دارید» را بر اساس خواسته های خرید مشتریان بشناسید، نه بر اساس نیازهای فروش خود. مردم می‌خواهند بدانند چطور می‌توانند تولید کنند، سود ببرند و موفق باشند. نه یک مشت حرف بی ارزش درباره ی شما.

بهترین بخش درباره یافتن «دلایل خرید» مشتریان شما این است که به طور کامل شما را از آنچه رقبایتان برای فروش انجام می‌دهند، متفاوت سازد.

 5. پرسش: پرسش‌های اشتباه به پاسخ‌های اشتباه منتهی می‌گردند

- پرسش‌ها قلب فروش به شمار می‌روند. پرسش‌ها فرایند فروش را به فرایند خرید تبدیل می‌کنند.

- پرسش‌ها حقایق و انگیزه‌های خرید را روشن می‌کنند.

- پرسش‌هایی را بپرسید که باعث شود مشتری بالقوه درباره خودش فکر کند و پاسخی مطابق میل شما بگوید. پرسش ةای شما باید هوشمندانه و متفاوت از پرسش‌های رقبا باشد، زیرا شما (به طرز ناخوشایندی) با رقبایتان قیاس خواهید شد و بدتر از همه، مشتریان بالقوه شما خسته و بی‌انگیزه‌تر خواهند شد.

اقدام: در مکالمه فروش بعدی خود 10 پرسش بزرگ داشته باشید، اطلاعات بیشتری در مورد مشتری بدست آورید و ایده‌های ارزشمندی را که مشتریان می‌توانند از آن‌ها سود ببرند، کسب کنید.

اگر این کارها را بکنید، پرسش‌هایتان را بپرسید، گفتگوی ارزشمند ایجاد کنید و آنان را درگیر کنید، در پایان «سفارش» مال شما خواهد بود.

مهارت در پرسیدن را زمانی خوب ارزیابی کنید که مشتری بالقوه می‌گوید « پرسش بسیار عالی بود، قبلا هیچ‌کس این را از من نپرسیده بود».

 6. پذیرش: وقتی فروشی صورت نمی‌گیرد، ببینید قصور از طرف چه کسی بوده است

اگر مشتریان شما را به خاطر قیمت نپذیرفته اند، این تقصیر از طرف چه کسی است، تگر تلفن شما را پاسخ نمی‌دهند، تقصیر کیست؟ اگر تصمیم گرفته‌اند از رقیب بخرند، تقصیر کیست؟ شما.  
 
خود را سرزنش نکنید، مسؤلیت آن را بپذیرید و از آن درس بگیرید. به جای سرزنش کردن، چرا فکر کردن را امتحان نمی‌کنید؟ و پس از تفکر، نوشتن را؟ درباره کاری فکر کنید که می‌توانستید برای چیزی یا فردی که آن را سرزنش می‌کنید انجام دهید. آیا قادر به جلوگیری از آن بودید؟ آیا می‌توانید دفعه بعد، نتیجه‌ای متفاوت ایجاد کنید؟

7. سود: برای ایجاد رابطه بفروشید، نه برای کمیسیون

برای کمک به مشتریان خود بفروشید. به آنان کمک کنید تا بسازند، پیروز شوند، تولید کنند و سود ببرند؛ بدین ترتیب شما نیز فروش خواهید کرد. کسب درآمد نیز شما را به مشتریان وفاداری می رساند که شما را به دیگران ترجیح داده‌اند و حاضرند به شما تاییدیه هایی به خاطر ارزش بهتر بدهند.

اگر مشتریانی وفادار، روابطی خوب و مسیری کامل داشته باشید، فروش‌ها می‌توانند قابل پیش‌بینی باشند. اما اگر مسیر شما خالی یا ناقص باشد و تنها یک یا دو مشتری خوب در پایان دوره‌ی فروش داشته باشید و «قصد شما انجام گرفتن فروش باشد». تضادی بین نیازهای شما و نیازهای مشتریان ایجاد می‌گردد. اگر مشتریان شما را به عنوان « یک نیازمند به آن» مشاهده کنند، کمی عقب نشینی می‌کنند. حس ریاکاری چیزی است که از سوءاستفاده و دلهره سرچشمه می‌گیرد.

اقدام: به ارقام خود نگاه کنید و ببینید برای تولید به چه چیزی نیاز دارید. حال برگردید و 10 فروش آخر خود را بازبینی کنید.

 8. اثبات: یک تاییدیه از صدها محصول فروش ارزشمندتر است

این تاییدیه یک مدرک واقعی از آنچه شما هستید و آنچه انجام می‌دهید، می‌باشد. تاییدیه‌ها می‌توانند یک میلیون بار بهتر از بهترین فروشندگان دنیا بر ایرادها غلبه کنند.؛ به ویژه تاییدیه‌های صوتی و ویدئویی.

تاییدیه‌های شواهدی هستند که نشان می‌دهند شما همان کسی که می‌گویید هستید یا نه؛ و این که محصول و خدمات شما به همان شکلی که می‌گویید عمل می‌کند یا نه. تاییدیه های تصویری حامیان فروش هستند و اگر به درستی استفاده شوند، نوعی سلاح فروش انبوه به شمار می‌روند.

اقدام: یک دوربین ویدئو تهیه کنید(شاید از قبل یکی داشته باشید)، به 5 نفر از بهترین مشتریان خود زنگ بزنید و بگویید دوست دارید آنان را ملاقات کنید. در طول ملاقات، از آنان بخواهید برای چند دقیقه درباره‌ی دلیل این که شما را انتخاب کرده‌اند یا چرا محصول و خدمات شما را تنخاب کرده اند صحبت کنند.
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2714
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
اگر اصلی ترین دلایلی را که باعث ناکامی کسب و کارها می شوند بدانید، بهتر می توانید از شکست اجتناب بورزید. 6 دلیل زیر، اصلی ترین عواملی هستند که خیلی زود یک کسب و کار را به روزهای پایانی می رسانند.
هنگامی که کسب و کاری را راه می اندازید، آخرین چیزی که می خواهید در موردش فکر کنید، شکست است اما اگر اصلی ترین دلایلی را که باعث ناکامی کسب و کارها می شوند بدانید، بهتر می توانید از شکست اجتناب بورزید. 6 دلیل زیر، اصلی ترین عواملی هستند که خیلی زود یک کسب و کار را به روزهای پایانی می رسانند.

1- شروع کسب و کار به دلایلی اشتباه

تنها دلیل شما از راه اندازی کسب و کار این است که پول زیادی به دست آوردید؟ با اینکه گمان می کنید که داشتن کسب و کار شخصی باعث می شود تا بتوانید وقت بیشتری را در کنار خانواده باشید؟ یا اینکه مجبور نخواهید بود دیگر به کسی پاسخگو باشید؟ اگر دلیل شما از راه اندازی کسب و کار در فهرست بالا قرار دارد، بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید. از طرف دیگر اگر کسب و کاری را با یکی از اهداف زیر آغاز کنید، احتمال موفقیت شما افزایش می یابد:


- عاشق کاری هستید که قرار است انجام دهید و از آن لذت می برید و به شدت معتقدید – بر پایه مطالعه و تحقیق – که کالا یا خدمتی که قرار است عرضه کنید می تواند یک نیاز واقعی را در بازار، برطرف کند.

- به لحاظ فیزیکی و البته ذهنی آمادگی مواجه شدن با چالش های پیش رو را دارید و در مقابل چند شکست کوچک، کمر خم نخواهید کرد.
- انگیزه، اراده، صبر و نگرش مثبت مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کار را دارید و معمولا زمانی که دیگران دست از تلاش برمی دارند، شما همچنان مصمم ادامه می دهید.

- از شکست ها درس می آموزید و از آنها برای موفقیت های آینده بهره می برید. فراموش نکنید که بیشتر موفقیت های کارآفرینان بر پایه شکست های گذشته بنا نهاده شده است.

فرد مستقلی هستید و به اندازه کافی از مسوولیت پذیری برخوردارید. همچنین می توانید برای مشکلات راه حل های خلاقانه و هوشمندانه بیابید، به خصوص زمانی که با محدودیت زمانی مواجهید.

- همنوعان خود را دوست دارید و این را با صداقت نشان می دهید. از توانایی تعامل با دیگران برخوردارید و می توانید با انواع مختلفی از شخصیت ها کنار بیایید.

2- مدیریت ضعیف


بیشتر گزارش ها در مورد کسب و کارهایی که تعطیل شده اند به ضعف مدیریتی اشاره دارند. بیشتر افرادی که کسب و کاری را راه می اندازند از دانش مدیریتی و مالی مربوط به شغل خود برخوردار نیستند. آنها استراتژی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و همچنین در مورد استخدام ومدیریت نیروی کار نیز اطلاع اندکی دارند. در این شرایط اگر به ضعف های خود پی برده و از دیگران یاری بطلبند، ممکن است اوضاع بهتر شود. در غیر این صورت بحران ها از راه خواهند رسید.

بی توجهی به کسب و کار نیز می تواند به زمین خوردن آن منجر شود. منظور از توجه، مطالعه و برنامه ریزی است و همچنین تحقیق در مورد بازار و رفتار رقبا. داده های مربوط به مصرف کنندگان باید به طور دائم مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.
همچنین یک مدیر موفق، رهبر خوبی نیز محسوب می شود که بهره وری را مورد ستایش قرار می دهد. او افراد شایسته را استخدام می کند و آنها را آموزش می دهد تا پیشرفت کنند. همچنین یک رهبر خوب، توانایی استراتژیک اندیشیدن را دارد، او چشم اندازهای خود را به واقعیت تبدیل می کند، از توان مواجه شدن با تغییرات برخوردار است و احتمالات ممکن برای آینده را در نظر می گیرد.

3- سرمایه ناکافی

یک اشتباه مهلک که اغلب رخ می دهد این است که یک کسب و کار سرمایه کافی را به فعالیت های خود اختصاص نمی دهد. در واقع دلیل این اشتباه، دست کم گرفتن هزینه های پیش روست. بسیاری از افراد هنگامی که می خواهند کسب و کاری را راه بیندازند تنها به هزینه های راه اندازی توجه دارند و از هزینه های ادامه کار غافل می شوند. در حالی که بهتر است بدانید که سرمایه لازم برای 1 تا 2 سال را نیز باید کنار بگذارید. به این معنی که سرمایه کافی برای پوشش همه هزینه های این مدت را کنار بگذارید تا زمانی فرا برسد که فروش شما تا حدی افزایش بیابد که هزینه ها را جبران کند. به همین خاطر سعی کنید تا برآونرد درستی از هزینه های پیش رو داشته باشید.

4- موقعیت، موقعیت، موقعیت

استادان دانشگاه حق دارند که همواره بر نقش موقعیت مکانی کسب و کار برای موفقیت در آن تاکید می کنند. انتخاب موقعیت مکانی اشتباه مانند پذیرش شکست از همان روز نخست است. به همین خاطر وقتی می خواهید مکان راه اندازی کسب و کار را بیابید، موارد زیر را حتما در نظر بگیرید:

- جایی که مشتری های شما هستند.
- ترافیک، سهولت دسترسی، جای پارک و روشنایی
- موقعیت مکانی رقبا
- شرایط و ایمنی ساختمان
- مشوق های محلی برای کسب و کارها (حتما سری به شهرداری محل بزنید)
- تاریخچه محل

5- کمبود برنامه ریزی

تقریبا هر فرد موفقی می داند که بدون برنامه ریزی، تلاش و دقت، موفقیتی حاصل نمی شود. این قانون در مورد صاحبان کسب و کار نیز صادق است. برنامه ریزی ها باید دقیق باشد و بر پایه واقعیت ها بنا نهاده شده باشد و بهتر است موارد زیر نیز در آنها گنجانده شود:

- شرحی از کسب و کار، چشم اندازها، اهداف و کلیدهای لازم برای موفقیت
- نیروی کار مورد نیاز
- مشکلات بالقوه و راه حل های آنها
- مسائل مالی مانند سرمایه مورد نیاز و وضعیت نقدینگی
- تحلیل رقبا
- بازاریابی، تبلیغ و برنامه های فروش
- بودجه بندی و مدیریت رشد بنگاه

6- گسترش بیش از حد

برخی مواقع موفقیت های اولیه باعث می شود تا صاحب کسب و کار نسبت به میزان گسترش بنگاه گمراه شود و در نتیجه نخستین گام ها را برای به نابودی کشاندن کسب و کار بردارد. هرگز نباید اهمیت رشد آهسته و پیوسته را نادیده گرفت. باید ابتدا امکانات لازم برای گسترش را مهیا کرد و درباره آن اندیشید و سپس اقدام کرد. در غیر این صورت گسترش زودهنگام و عجولانه ممکن است به شکست کامل بینجامد.


:: بازدید از این مطلب : 2678
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
مورنیان می‌گوید: «بیشتر رهبران بیش از حد نیاز کار انجام می‌دهند و هنگامی که این کارها را انجام می‌دهند مثل مدیر خرده‌کار به نظر می‌آیند.»....

 وقتی به مدیران موفق در طول تاریخ نگاه کنیم – چه در حوزه سیاست مانند ژولیوس سزار یا در حوزه تجارت مانند استیو جابز مدیرعامل سابق شرکت اپل - ممکن است فکر کنیم که آنها نقش بسیار فعالی را در پیشبرد سازمان خود ایفا کرده‌اند. سزار کسی بود که شخصا ارتش خود را همراهی می‌کرد و جابز مشهور بود که کوچک‌ترین قطعات طراحی شده در محصولات اپل را بازبینی می‌کند.

اینجا است که نظری از سوی دیگر مطرح می‌شود. جی. کیث مورنیان، استاد مدیریت و سازمان در دانشگاه مدیریت کلاگ می‌گوید این روش خوبی برای مدیریت سازمان نیست. او در کتاب تازه‌اش با عنوان «دست به کاری نزن»، عنوان می‌کند که بیشتر رهبران موفق در عمل، تمام کارهای روزمره را به کارمندانشان واگذار می‌کنند تا برای یاری رساندن و هماهنگ کردن کل پرسنل وقت کافی داشته باشند. این کار، نه تنها روحیه مدیر را بالا می‌برد که باعث بالا رفتن بهره‌وری و پایین آمدن تنش‌های احتمالی هم می‌شود.

مورنیان می‌گوید: «بیشتر رهبران بیش از حد نیاز کار انجام می‌دهند و هنگامی که این کارها را انجام می‌دهند مثل مدیر خرده‌کار به نظر می‌آیند.»

از انجام دادن کارهای روزمره‌ای که خوب بلدید پرهیز کنید

محتوای کتاب حاصل نزدیک به 40 سال تدریس مورنیان است.او معتقد است: «تصمیم‌گیری، گفت‌وگو و مهارت ایجاد تشکل و کار گروهی اساسی‌ترین مسوولیت‌های سطح مدیریت هستند. یک منطق نهایی که از تشکیل یک گروه از کارمندان معتمد و تمرکز بر امور کلی و مهم سازمانی می‌توان برداشت کرد این است که رهبران در زمینه امور روزمره نباید دخالت داشته باشند

او از سوژه‌های خود که عموما یا مدیر اجرایی هستند یا قصد دارند در آینده به این پست برسند، می‌پرسد: «به نظر شما اگر توان و استعدادهای بالقوه همه اعضای زیرگروه شما بالفعل شود، اوضاع چطور خواهد بود؟» وی اضافه می‌کند:‌ «همه مخاطبان این پرسش، پس از این حرفم لبخند می‌زنند. بعد می‌گویم، چرا به آنها کمک نمی‌کنید که به این وضعیت دست یابند؟ تنها کاری که باید بکنید این است که کمی هماهنگی کنید و راه را برایشان هموار کنید». مورنیان البته تاکید دارد این کاری است که حرف زدن در موردش راحت ولی اجرایش خیلی کارسختی است.

برای افرادی که به شغل خود علاقه دارند و به موفقیت می‌اندیشند، سخت است که بخواهند خود را از جزئیات و خرده‌کارهای روزانه عقب بکشند. یک مشکل متداول این است که افراد به خاطر اینکه برای مثال تکنسین‌های قابلی بوده‌اند به مناصب مدیریتی ارتقا پیدا می‌کنند درحالی‌که بسیار مهم است وقتی مدیر شدند، دیگر دست از کار تکنسینی بردارند و کار را به کارمندان‌شان محول کنند.این امتناع از ترک عادت‌های گذشته مشکلات زیادی به‌بار می‌آورد. بسیاری ازاین رهبران از گروه‌هایی که اعضای‌شان بیکار مانده‌اند یا چالشی برای دست و پنجه نرم کردن ندارند، غافل می‌شوند. این کارمندان عملکرد لازم را ندارند و در نهایت ممکن است بهترین‌های‌شان با نارضایتی گروه را ترک کنند.

با آزمایش بزرگ شروع کنید

مورنیان چند روش را برای آموختن «انجام ندادن کار» پیشنهاد می‌کند. برای کسانی که تازه‌کار هستند، رهبران باید کارمندانی را که توانمندتر هستند انتخاب کنند و شرایط مناسب را برای همکاری با آنها فراهم کنند.او همچنین اشاره می‌کند که حرکت اولیه رهبران برای هدایت یک گروه معمولا این است که به اعضا وظایف کوچک محول کنند. با این کار، به تدریج هم آنها را آزمایش می‌کنند و هم اینکه درصد خطر را پایین می‌آورند، ولی مورنیان می‌گوید این کار هم درست نیست.

پیشنهاد او این است:‌ «در عوض مشق اول شما این است که با اعضای گروه خود مشورت کنید و به فایل‌های پرسنل در کارگزینی مراجعه کرده و آنها را مطالعه کنید تا دریابید آنها چه میزان مهارت دارند و روی چه پروژه‌هایی کار می‌کنند. » صد البته او به مدیران پیشنهاد نمی‌کند که به معنی واقعی کلمه هیچ کاری انجام ندهند و بروند گلف بازی کنند. با وجود واگذاری وظایف، رهبران کارآمدی که از این روش استفاده می‌کنند کماکان در امور سازمان درگیر هستند. او اضافه می‌کند که: «مهم‌ترین کار این است که در راهرو قدم بزنند و از کارمندان دو سوال ساده بپرسند: یکی اینکه حال شما چطور است؟ و دیگری آیا می‌توانم شرایط کار کردن را برای شما تسهیل کنم؟ این دو سوال نشان می‌دهند که مدیر هم به خود کارمند و هم به کارآیی او اهمیت می‌دهد.»

او اضافه می‌کند که: «اگر شما بدانید مدیرعامل به شما اهمیت می‌دهد، انگیزه بیشتری برای کارآیی بیشتر به‌دست می‌آورید.» برای یک مدیر موفق، «تسهیل کردن شرایط» و «هماهنگ کردن» تنها دو کلمه حفظ شده از کتاب درسی مدیریت نیستند. یک رهبر و مدیر می‌تواند به دیگران کمک کند که در آنچه انجام می‌دهند به موفقیت برسند. به بهترین مدیر فروش خود و گروه کاری خود تا جایی که می‌توانید اطلاعاتی راجع به خریداران احتمالی بدهید.

مطمئن شوید که همه، کار خود را به موقع می‌رسانند تا همه چیز سر موقع مقرر آماده شود. با انجام دادن کمتر و کمتر کارهای روزمره، شما زمان پیدا خواهید کرد که برای آینده برنامه‌ریزی کنید. کتاب مورنیان دو استثنا را در این رویکرد رهبری بر می‌شمارد: هنگامی که شما تنها فرد با مهارت مورد نیاز برای یک کار فوری هستید و زمانی که یک کار غیرمتعارف باید انجام شود و لازم است کسی آستین‌هایش را بالا بزند. در مورد کار اول، یادتان باشد که فقط باید یک بار اتفاق بیفتد چون پس از آن شرکت باید یکی از کارمندان موجود را برای به دست آوردن آن مهارت آموزش دهد یا فرد جدیدی برای آن کار استخدام کند.

امتیاز مدیر همیشه محفوظ است

دخالت نکردن در خرده‌کارهای روزمره، همیشه منافع زیادی به همراه دارد، نیروی کار راضی‌تر، محصول نهایی بهتر، دوباره کاری کمتر، زمان بیشتر برای برنامه‌ریزی و مدیرانی آرام‌تر. همچنین اعضای تیم شما مهارت‌هایی را از خود بروز خواهند داد که شما پیش از این از آنها خبر نداشتید و دستاوردهایی خواهند داشت که از انتظارات شما از توانایی‌های آنها فراتر می‌رود. در این صورت مدیران می‌توانند کار هفتگی خود را به نصف کاهش دهند و به سبک فرانسوی ۳۵ ساعت برسانند. البته این روش ممکن است برای کارتان خطرآفرین باشد. ممکن است رقیبان شما در سازمان شایعه کنند که شما دارید تنبلی می‌کنید.

ولی در مقابل، چون اعضای گروه در نتیجه سپردن مسوولیت‌های بیشتر به آنها انگیزه بالایی پیدا کرده‌اند، کارآیی‌شان بالا رفته و می‌توانند از گروه‌های رقیب دیگر پیشی بگیرند. زمانی که اعضای گروه شما عملکرد عالی داشته باشند اعتبار چه کسی بالا می‌رود؟ البته شما. وی می‌افزاید: ‌« عملکرد گروه‌ها همیشه منعکس کننده کارآیی مدیرشان است. اگر تیم شما موفق باشد و مردم ببینند شما کاری نمی‌کنید، آنها شما را تنبل نمی‌پندارند و در عوض می‌خواهند بدانند رمز موفقیت شما در چیست.»
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2583
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
یکی از شیوه‌های قدیمی برای ساخت آگهی تلویزیونی، انتخاب و نمایش پیوسته بخش‌هایی از چند فیلم است به نحوی که بازیگران، به نظر متعجب و هیجانزده از محصولی باشند که می خواهیم آن را تبلیغ کنیم. این شیوه با وجود کهنگی اگر درست استفاده شود و ساخت خوبی داشته باشد هنوز می‌تواند کارامد باشد.
سامسونگ در آگهی اخیر خود برای تبلیغ تلویزیون‌هایش از این شیوه بهره گرفته است. آژانس تبلیغاتی سازنده تیزر 72andSunny، کارگردان آگهی، ریان جانسون و فیلم برداری آن نیز با برنده جایزه اسکار، کلودیو میراندا بوده است.
در این آگهی صحنه‌هایی از فیلم‌های مشهور چون بازگست به آینده، پارک ژوراسیک، آرواره‌ها و غیر را می‌بینید که شخصیت‌های آنها گویی از زیبایی تلویزیون جدید منحنی UHD TV سامسونگ به وجد آمده و آن را تحسین می‌کنند. جانسون در این مورد گفت: "تلویزیون منحنی سامسونگ تنها شیئی زیباست. ورای زیبایی تصویر، طراحی صنعتی آن (با یک انحنا به گونه ایست که) از نزدیک واقعاً خارق‌العاده است. وظفیه ما آن بود که این انحنا را به نمایش بگذاریم ولی (دیدیم) تنها کافیست دوربین را به سمت این تلویزیون بچرخانید تا خود به خود (انحنا) به چشم آید."
این کمپین شامل تبلیغات چاپی، دیجیتال و محیطی از جمله بیلبوردهایی در ابعاد بزرگ از این تلویزیون در نیویورک و لس‌آنجلس می‌شود.


:: بازدید از این مطلب : 2551
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
برای تمام خانم‌های شاغل آن هم از نوع همسر و مادر اولویت‌بندی و کمبود زمان چالش بزرگی است و مدیریت وظایف خانه و بیرون مهم‌ترین دغدغه آنهاست.

برای تمام خانم‌های شاغل آن هم از نوع همسر و مادر اولویت‌بندی و کمبود زمان چالش بزرگی است و مدیریت وظایف خانه و بیرون مهم‌ترین دغدغه آنهاست؛ مادرانی که حدود 40 ساعت خود را در هفته کار کرده و برای اینکه همزمان مادر، همسر و کارمند نمونه‌ای باشند، تلاش زیادی می‌کنند؛ تلاش‌هایی که رسیدگی به امور خانه، وقت گذاشتن برای فرزندان، خرید، رفت‌وآمد با اقوام، بودن در کنار همسر، دیدار دوستان و... گوشه‌ای از این انتظارات است و نتیجه‌ای جز خستگی ندارد.

از بین رفتن این همه دغدغه و انتظار شاید کار غیرممکنی برای شما خانم‌های شاغل باشد اما با این 10 نکته کلیدی و مدیریت زمان می‌توانید تمام وظایف خود را با فراغ بال و لذت بیشتری انجام دهید.

1. راس ساعت معین، کارتان را ترک کنید. در هر صورت مادر شاغل‌ بودن ذهن شما را به‌گونه‌ای متمرکز می‌کند تا بدانید که دیگر تمایلی به امور بی‌حاصل و بیهوده ندارید و سعی می‌کنید هرچه زودتر کارهای‌تان را در محل کار انجام دهید و به خانه برگردید. فراموش نکنید درمواقع لازم «نه» بگویید.

نه گفتن برای زمانی که کسی از شما می‌خواهد تا پروژه‌ای اضافی را قبول کنید یا تا دیروقت کار کنید و به‌جای شخص دیگری در محیط کار خود باشید، به این فکر کنید که دیگر وقت شما فقط به خودتان اختصاص ندارد و فرزند‌ و همسر شما در خانه منتظر شما هستند تا هرچه زودتر شما را ببینند.

2. انتظارات معقول داشته باشید

در اولین قدم باید برنامه‌ریزی کردن را بیاموزید و به کار ببندید. باور داشته باشید یا نه، برنامه‌ریزی کردن کمک می‌کند همه کارهای‌تان را به‌موقع و بدون استرس انجام دهید. هرشب دو دقیقه از وقت خود را برای اولویت‌بندی کارهای فردا یا حتی چند روز آینده بگذارید. این کار به شما کمک می‌کند تا کارهای‌تان را باتوجه به میزان اهمیت آنها انجام دهید.

بپوش، بدو، بیا،بپز،برو ...!

مثلا کارهایی مثل سر زدن به مدرسه بچه‌ها، اتو کردن لباس‌ها، خرید خواربار یا شستن لباس‌های کثیف را به آخر هفته‌ها موکول کنید. علاوه بر این هر آخر هفته می‌توانید منوی غذای هفته بعد خود را بنویسید. به این ترتیب در طول هفته دیگر نگران اینکه چه غذایی درست کنید، نخواهید بود.

3. دنبال اولویت‌ها باشید

 مشخص كردن اولویت‌ها به‌طور واضح و روشن، اولین و ضروری‌ترین مرحله در حفظ تعادل در زندگی است. نكته مهم در این زمینه آن است كه مشخص كنید، می‌خواهید اولویت‌های واقعی شما چه باشند نه اینكه فكر و تخیل خود را از اولویت مطرح كنید.

 اگر قرار باشد زندگی‌تان فقط روی یك چیز متمركز شود، آن چیست؟ و دومین، سومین، بعدی و بعدی‌ها؟ اگر صادقانه و با فكر پاسخ دهید چند اولویت اصلی شما مشخص می‌شود كه ممكن است این موارد را شامل شود: فرزندان، همسر، شغل، ارتباطات، مسائل مذهبی، سلامت، ورزش، هنر، سرگرمی‌ و سفر. حالا یاد بگیرید حین كار روی هر اولویت تمام تمركزتان را فقط روی همان داشته باشید مثلا وقتی با بچه‌ها هستید به كار فكر نكنید و تمام فكرتان با آنها باشد.

4. کار امروز را به فردا نسپار

 یکی از کارهایی که هرگز نباید انجام دهید همین موکول کردن کارها به بعد است. همسر و فرزندان شما بی‌شک دوست دارند وسایل و لباس‌های‌شان برای رفتن سر کار و مدرسه آماده باشد بنابراین یک ربع از وقت شبانه خود را برای آماده کردن لباس‌ها، بررسی تکالیف فرزندان، شستن و آماده کردن وسایلی که برای صبحانه به آنها نیاز دارید، بگذارید چون اینها دقیقا کارهایی هستند که می‌توانید شب قبل انجام دهید تا صبح راحت‌تر باشید. به علاوه اگر شما این کارها را هر شب قبل از رفتن به تختخواب انجام ندهید استرس روز بعدتان را افزایش خواهید داد.

5. از استراحت خود نزنید

بسياري از خانم‌ها به‌ويژه مادران شاغل تصور مي‌کنند به منظور انجام تمام کارهاي بيرون و داخل منزل مي‌توانند وقت خواب و استراحت خود را کاهش دهند. یعنی عموما شب‌ها تا ديروقت کارهاي منزل را انجام مي‌دهند و صبح هم که بايد زود بيدار شوند و از منزل خارج شوند.

گفتني است اين نوع زمان‌بندي فقط در کوتاه‌مدت و به‌صورت موقتي امکان‌پذير است و پس از مدتي موجب مي‌شود شما دچار خستگي مفرط و ضعف شويد. در اين صورت، نه مي‌توانيد مادري شاد و سرحال براي فرزندتان باشيد و نه فردي موثر در محل کار. پس بهتر است زمان بيداري را با مديريت مناسب تنظيم کنيد و به کارها بپردازيد اما حتي‌الامکان شب‌ها زودتر بخوابيد يا اگر نمي‌توانيد عصرها کمي استراحت کرده و بقيه کارهاي‌تان را انجام دهيد.

6.  تقریبا بیشتر مادران شاغل از آنجا که همیشه کارهای عقب‌افتاده زیادی برای انجام دادن دارند، از نخستین برنامه‌ای که صرف‌نظر می‌کنند، گردش‌های خانوادگی و برنامه‌های تفریحی است. مدیریت زمان به شما کمک می‌کند تا بخشی از برنامه هفتگی خود را به دید و بازدید و انجام تفریحات موردعلاقه خانواده‌تان اختصاص دهید؛ تفریحاتی که هم فرزند و همسر شما از بودن کنارتان لذت خواهند برد و هم نیروی تازه‌ای به شما برای شروع هفته‌ای بهتر می‌دهد.

7. چارچوب تعیین کنید

 مادران موفق همان 24 ساعتی را دارند که شما دارید. عده‌ای هر روز ساعت 17:30 به خانه می‌روند و با خانواده و فرزندان وقت می‌گذرانند. عده‌ای هر سال بیش از 50 کتاب می‌خوانند. آنها همیشه در حال کار نیستند و به تفریح و استراحت اهمیت می‌دهند. آیا عجیب نیست؟ مادران موفق این‌طور زندگی می‌کنند و در مقابل افراد زیادی وجود دارند که زندگی خود را وقف کار کرده‌اند و شاید روزها در محل کار می‌مانند و درعین‌حال نه کارشان عالی است و نه زندگی شخصی‌شان.

خانم‌های موفق شاید هزاران کار برای انجام دادن دارند ولی برای خود محدودیت‌های خاصی تعریف کرده‌اند تا زندگی‌شان متعادل و متوازن باشد. البته واضح است که درباره شرایط استثنایی صحبت نمی‌کنیم. برای هر کدام از ما شاید پیش بیاید که مجبور شویم تا صبح کار کنیم. شاید زمانی نتوانیم با خانواده شام بخوریم. شاید مدتی فرصتی برای تفریح و رفتن به استخر شنا نداشته باشیم. این موارد طبیعی است ولی نباید تبدیل به عادت شود.

8.  بهترین حالت برای مادران شاغل، داشتن شغلی نیمه‌وقت است که این امکان را فراهم می‌کند تا زمان بیشتری در کنار کودک‌شان باشند و در این صورت هم از استرس کمتری برخوردار خواهند بود و آرامش خاطر بیشتری خواهند داشت. از آنجایی که آستانه تحمل‌ خانم‌های شاغل بسیار پایین می‌آید و به دلیل مشغله زیاد و مراقبت نکردن از خود دچار فرسودگی و افسردگی می‌شوند بنابراین انجام چند وظیفه با هم نه‌تنها سردرگمی شما را بیشتر می‌کند بلکه باعث می‌شود هیچ‌کدام از کارهای شما با کیفیت پیش نرود. انجام دو مسئولیت فیزیکی به‌طور همزمان وقت خالی برای شما باقی نمی‌گذارد و باعث می‌شود یکی از آن وظایف را درست انجام ندهید.

9. کمک بخواهید

 انجام امور خانه و خانواده یکی از وقت‌گیرترین کارهای یک مادر است که اغلب شکایت‌های مادران شاغل به آنها برمی‌گردد. درست کردن غذا، شستن ظروف، نظافت منزل، شستن لباس‌ها و اتو کردن از کارهایی است که می‌تواند تمام زمانی که از سر کار به خانه بر می‌گردید را به خود اختصاص دهد. اما نکته مهم اینجاست که شما برای این کار باید با همسر خود صحبت کنید تا با تقسیم وظایف او مسئول رسیدگی به برخی امور باشد. اگر فرزندی هم دارید که به سنی رسیده است که توانایی کمک در امور منزل را دارد، از او هم کمک بخواهید تا علاوه بر درک حس مسئولیت‌پذیری، باری از دوش شما هم برداشته شود.

10. یا خانه یا کار

 در خانه کارهای اداری را فراموش کنید و در اداره مرتبا به خانه زنگ نزنید. تنها به این صورت است که شما می‌توانید بیشترین استفاده را از ساعات خود ببرید و موثر باشید. وقتی در خانه هستید تلفن همراه‌تان را خاموش کنید یا تنها به پیامک جواب دهید. استراحت کنید، نباید تمامی انرژی خود را صرف زندگی خانوادگی و کاری‌تان کنید. گرچه هر دوی آنها به شما نیاز مبرم دارند اما فراموش نکنید که شما هم باید برای خودتان وقتی قائل شوید.
 
 
مطالب مرتبط


:: بازدید از این مطلب : 2799
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
 Devondale، بزرگ ترين شركت توليد كننده محصولات لبني در استراليا، قصد افزايش ميزان در معرض دید قرار دادن برند خود در كمپين اخيرش را داشته و با ساخت يك گاو بزرگ از جعبه هاي شير، نمونه هاي رايگان از شير توليدي خود را به مردم نيز مي دهد.

Devondale با همكاري آژانس Maverick Marketing and Communications و تعامل با شركت Big Kahuna Imagineering، متخصص در زمينه ارائه خدمات خلاق و اجرايي به صنايع تبليغاتي، بازاريابي، رسانه اي و تفريحي، گاوي بزرگ به نام ماتيلدا را از 325 جعبه شير به رنگ هاي آبي و سفيد ساخت. آن ها هنگام صبح محلي را براي عرضه شير هاي رايگان ميان عابران حين رفتن به سر كار راه اندازي كردند.

 


:: بازدید از این مطلب : 2553
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ali
رعایت نکردن اصول اولیه بهداشت، دغدغه همیشگی محیط های کار بوده است.

در برخی مشاغل مثل صنایع غذایی که به طور مستقیم با سلامت مردم ارتباط دارد، آلوده بودن محیط باعث می شود هم کارگر و هم شهروندان، چوب غیربهداشتی بودن محیط کار را بخورند.

اگر چاردیواری منزل را خانه اول افراد شاغل به حساب بیاوریم، شکی نیست که محیط کار برای خیلی ها، همان حکم خانه دوم را دارد، البته بماند که بعضی ها به حدی تمام وقت کار می کنند و چنان غرق کار هستند که باید محیط کار را همان خانه اول آنها به حساب آورد.

برای خیلی از افراد شاغل، جدا کردن دغدغه های کار از مشکلات زندگی، امکان پذیر نیست. برای خیلی از ما پیش آمده است که حتی وقتی در خانه هم بودیم، یکباره بخشی از هوش و حواسمان به سمت کار رفته است و غرق محیط کار شده ایم.

بخصوص برای انسان شهرنشینی که برای بقا و پیشرفت، خواه ناخواه مجبور است در محیط های صنعتی و اداری کار کند، شرایط محیط کار بر سلامت جسم و روان او تاثیر زیادی می گذارد.

انتقال مشکلات محیط کار به منزل و برعکس، اتفاقی است که شاید بشود آن را تا حد زیادی کنترل کرد، اما در بسیاری از موارد هم جدا کردن دغدغه های این دو محیط مجزا، از عهده هر کسی برنمی آید.

مثلا وقتی کارمندی در محیط کار با رئیسش دعوا می کند، انتظار سختی است که از او بخواهیم شب با لبخند و آرامش به کانون خانواده برگردد یا اصلا چند نفر پیدا می شوند که بتوانند چنین مهارت و آرامشی را در خودشان پرورش دهند.

یا مثلا چطور می شود وقتی محیط کار مملو از آلاینده ها و موارد غیربهداشتی است، انتظار داشته باشیم فرد به سلامت از محیط کار خارج شود و به انواع بیماری های مختلف مبتلا نشود.

در چنین وضعی واضح است وقتی فرد شاغلی در محیط کار به بیماری مبتلا می شود، همین بیماری که در محل کار برایش پیش آمده است، می تواند محیط خانه و خانواده او را هم به طور مستقیم تحت تاثیر قرار بدهد.

بدتر آن که اگر فرد شاغلی هنگام کار دچار حادثه شود، این حادثه می تواند همسر، فرزندان و به طور کلی، همه ابعاد زندگی او را تحت تاثیر قرار دهد و به همین دلایل است که می گوییم سلامت محیط کار با سلامت خانه، رابطه تنگاتنگی دارند و این دو مقوله به هیچ وجه از همدیگر جدا نیستند.

حوادث در کارگاه ها جولان می دهد
حادثه در کارگاه ها اجتناب ناپذیر است، البته فقط به این شرط که ما نتوانیم امنیت کارگاه ها را برقرار کنیم.

وقتی کارگری از صبح تا شب با مواد خطرناک، وسایل برنده، خطر سقوط از ارتفاع و خطر پرتاب اجسام مختلف، دست و پنجه نرم می کند، در این اوضاع و احوال کافی است یک لحظه غفلت کرده و نسبت به خطرات اطرافش سهل انگاری کند، در این صورت بروز حادثه ای تلخ دور از انتظار نیست.

بروز حوادث متعدد در کارگاه های کشور را می توان از عمده چالش های سلامت محیط کار به حساب آورد و در این بین، سهم حوادث شغلی در برخی صنوف بالاتر از اصناف دیگر است؛ مثلا به گفته قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه، ۴۷ درصد این گونه حوادث شغلی در ایران به بخش ساختمان مربوط است.

تاکنون آمار دقیق و قابل اتکایی از میزان حوادث شغلی در ایران منتشر نشده، اما آمارهای غیررسمی و تائید نشده حاکی از آن است که هر ساله حدود ۱۸۰۰ ایرانی بر اثر حوادث شغلی، جانشان را از دست می دهند.

همچنین بر اساس اطلاعاتی که سایت پایش پرس به نقل از سازمان بین المللی کار، انتشار داده است، در سال ۹۱ کارگران تهرانی و اصفهانی در صدر کشته شدگان محیط کار قرار گرفته اند.

جدای از کشته شده های حوادث محیط کار، سالانه هزاران شهروند ایرانی نیز در محیط های کار، معلول و مصدوم می شوند. بنابراین براحتی می بینیم رعایت نکردن نکات ایمنی در محیط کار، می تواند کارگر و خانواده اش را به بیکاری بکشاند و آنها را به خط فقر نزدیک کند؛ حتی اگر از بعد کلان هم به موضوع نگاه کنیم، این گونه حوادث شغلی باعث می شود هر ساله کشور ما بخشی از نیروی انسانی فعال خود را در بازار کار از دست بدهد.

باقرزاده، کارشناس بهداشت محیط کار و رئیس انجمن صنفی مدیران آموزشگاه های بهداشت اصناف ایران نیز معتقد است: یکی از عمده دلایل بروز حوادث شغلی در ایران، نبود کارشناسان بهداشت و ایمنی در کارگاه های محیط کار است.

به گفته باقرزاده، مثلا قانون همه کارفرمایان صنعت ساختمان را موظف کرده است در محیط کارگاه های ساختمانی، کارشناس بهداشت و ایمنی کار وجود داشته باشد، اما در بسیاری از کارگاه های کشور شاهد هستیم این موضوع جدی گرفته نمی شود و قانون را اجرا نمی کنند؛ آن هم در حالی که بر اساس آمارهای رسمی، حدود نیمی از حوادث شغلی کشور در صنعت ساختمان اتفاق می افتد، با وجود این همچنان بحث ایمنی در این کارگاه ها از سوی بسیاری از کارفرمایان، فراموش شده است.

در واقع، حالا کار به جایی رسیده است که بسیاری از کارفرماها، حضور کارشناس بهداشت و ایمنی کار در کارگاه ها را فرآیندی اضافی و هزینه بر می دانند و از استخدام این کارشناسان شانه خالی می کنند، در حالی که این مساله با جان و سلامت کارگران ارتباط دارد و رعایت نکردن آن به هیچ وجه شوخی بردار و قابل چشم پوشی نیست.

بهداشت محیط کار، اولویتی دست چندم
رعایت نکردن اصول اولیه بهداشت، دغدغه همیشگی محیط های کار بوده است. در برخی مشاغل مثل صنایع غذایی که به طور مستقیم با سلامت مردم ارتباط دارد، آلوده بودن محیط باعث می شود هم کارگر و هم شهروندان، چوب غیربهداشتی بودن محیط کار را بخورند.

در برخی مشاغل دیگر هم آلوده بودن محیط کار باعث شده کارگران در معرض ابتلا به بیماری های مختلف قرار داشته باشند و سن امید به زندگی در بین آنها کاهش چشمگیری داشته باشد.

قرار گرفتن در معرض گازهای سمی، مواد شیمیایی خطرناک و اشعه های مضر، حضور در محیط های کاری پرسر و صدا و اضطراب آور، آلودگی هوا و آب در برخی فضاهای کاری و پاکیزه نبودن محیط کارگاه ها از مهم ترین مشکلات بهداشتی در محیط کار به حساب می آید.

همه این موارد قابل کنترل است، ولی متاسفانه در فضای اشتغال کشور، بهداشت محیط کار هنوز در اولویت کارفرمایان قرار ندارد. البته باقرزاده بر این باور است که باید علاوه بر ارتقای سطح بهداشتی محیط های کار از سوی کارفرمایان، خود کارگران هم تحت آموزش های بهداشتی قرار بگیرند تا با علم به خطرات محیط اطرافشان، از سلامت خود در برابر آلودگی های محیط کار، محافظت کنند.

رضایت روانی شاغلان دغدغه ای که جدی نمی گیرند
آرامش خیال را شاید بتوان بهترین امتیاز در هر محیط کاری به حساب آورد. وقتی کارگر، کارمند یا هر فرد شاغلی از محیط کارش رضایت روانی داشته باشد، در آن صورت تحمل سختی های محیط کار برایش راحت تر می شود.

بحث توجه به سلامت روان در محیط های کاری، موضوع مهمی است که اهمیتش دست کمی از ارتقای ایمنی و بهداشت محیط کار ندارد.

درآمد کافی نیروی کار و توجه به خواسته های منطقی شاغلان، نکاتی است که به گفته ابراهیمی می تواند سلامت روانی در محیط های کار را ارتقا بدهد و حتی میزان حوادث شغلی را هم کاهش دهد، زیرا فرد شاغلی که با آرامش روانی و رضایت خاطر به کارش ادامه می دهد، به سلامت فردی، بهداشت محیط کار و پیشگیری از حوادث شغلی نیز توجه بیشتری نشان می دهد.

درباره میزان سلامت روانی شاغلان در محیط های کار کشور نیز تحقیق میدانی قابل اعتنایی انجام نشده است و به همین دلیل شاید نتوان درباره میزان سلامت روانی شهروندان ایرانی در محیط های کاری با قاطعیت صحبت کرد، اما آن گونه که خبرگزاری تسنیم به نقل از آمارهای سازمان ملل منتشر کرده است، ۶۷ درصدی شهروندان ایرانی از شغل خود رضایت دارند.

این آمار به این معنی است که تقریبا در بین سه نیروی کار ایرانی، حداقل یک نفر از شغل خود رضایت ندارد.

این نارضایتی روانی در محیط های کار، قطعا روی بازدهی آن مجموعه کاری هم تاثیر می گذارد و اشتیاق بهتر انجام دادن کارها را از فرد شاغل می گیرد.

در محیط کاری که سلامت روانی افراد شاغل تهدید شود، کارها از سر بی رغبتی و فقط به منظور رفع تکلیف انجام می شود. این روند در بلندمدت موجب می شود خلاقیت و پشتکار در آن مجموعه کمرنگ شده و محیط کار به فضایی عذاب آور تبدیل شود.

اما در بین همه ناملایمات روانی در محیط کار، اضطراب را شاید بتوان شایع ترین دلیل نارضایتی روانی در محیط کار به حساب آورد. این اضطراب ها در اثر کار زیاد و گاهی هم به دلیل بداخلاقی های برخی کارفرمایان اتفاق می افتد و سلامت روانی در محیط کار را به مخاطره می اندازد.

این مخاطرات روانی در محیط کار، کاملا قابل پیشگیری است و در این وسط، شاید نقش مدیریت مجموعه در کنترل اوضاع، از همه مهم تر باشد. مثلا مدیر یک مجموعه کاری می تواند با تقدیر از نیروهایی که از همه فعال تر هستند یا حذف انتظاراتی که اجرای آن فراتر از توان نیروهای کار است، سلامت روانی در محیط کار را افزایش دهد.


:: بازدید از این مطلب : 2694
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 فروردين 1391 | نظرات ()